مالیخولیا نویسی

۴ مطلب در فروردين ۱۳۹۵ ثبت شده است

می‌پرسید چشمات چه رنگیه می‌گفتم بنفش نارنجی قهوه‌ای همه رنگ‌ها را ردیف می‌کردم غر می‌زد که یک بار بگو سبز تا قربان صدقه‌ی چشم‌هات بروم
دفعه‌ی آخر پرسید چشمات چه رنگیه گفتم سبز گفت مراقب چشم‌های سبزت باش

که من بعد از چهار سال یادم بیفتد بی‌خیال آدم‌ها سرم را بگذارم روی کتاب‌های مرجوعی و گریه کنم
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۹۵ ، ۱۹:۳۳
بیدمجنون ام

در حال حاضر مهم ترین دغدغه ام اینه که میخوام گلخونه داشته باشم یا آتلیه نقاشی؟

بعد ریاضی مظلومانه و غریب هی از یه گوشه نگام میکنه اشکاشو پاک می کنه میگه پس من چی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۹۵ ، ۱۸:۰۴
بیدمجنون ام

 وقتی که آرام سر می خوری در معمولی شدن ...


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۹۵ ، ۱۹:۱۹
بیدمجنون ام

از کی همشهری داستان جذابیتش را از دست داد؟ از کی روزها گذشت و من کاری نکردم؟ از کی کتاب‌های جذاب هم نخوانده ماندند ؟ از کی تبدیل شدم به لب و دهن؟ از کی زندگی‌ام شد عکس‌های اینستاگرام و جوک‌های تلگرام و... 

از کی انقدر سطحی شدم 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ فروردين ۹۵ ، ۲۱:۳۷
بیدمجنون ام