زینب
چهارشنبه, ۱۲ اسفند ۱۳۹۴، ۰۵:۰۰ ب.ظ
این زینب آخرش یک چیزی می شود از من گفتن. این دختر انقدر شفاف و صاف است و بی خورده شیشه است که یک روز به خودم می آیم میبینم رفته آن بالا بالاها و من هی بین سنگ ها دست و پا زده ام. این دختر خیلی زیبای خیلی مهربان بالاخره به یک جایی میرسد نه از این جاهای زمینی و میز و صندلی و پست و مقام دار ها، نه این دختر به یک جای واقعی میرسد از آن بالا مهربانی میریزد روی سر مردم. این دختر با این آرامش عجیب و خواستنیاش به هر جا که بخواهد پرواز میکند از من گفتن .
۹۴/۱۲/۱۲