مالیخولیا نویسی

همه قله هایی که دلم میخواست ، قبل از من فتح شده بودن.  حتی قلب او

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۴ ، ۲۳:۳۹
بیدمجنون ام

بیاید با هم حرف بزنیم بیاید بگید برا چی زنده ایم بیاید تا من دیوونه نشدم 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۴ ، ۲۳:۳۷
بیدمجنون ام

این زینب آخرش یک چیزی می شود از من گفتن.  این دختر انقدر شفاف و صاف است و بی خورده شیشه است که یک روز به خودم می آیم میبینم رفته آن بالا بالاها و من هی بین سنگ ها دست و پا زده ام.  این دختر خیلی زیبای خیلی مهربان بالاخره به یک جایی می‌رسد نه از این جاهای زمینی و میز و صندلی و پست و مقام دار ها، نه این دختر به یک جای واقعی می‌رسد از آن بالا مهربانی می‌ریزد روی سر مردم.  این دختر با این آرامش عجیب و خواستنی‌اش به هر جا که بخواهد پرواز می‌کند از من گفتن .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ اسفند ۹۴ ، ۱۷:۰۰
بیدمجنون ام

کمپ ترک تو کجاست؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۹۴ ، ۱۵:۵۲
بیدمجنون ام

چه چیزی مرا به تو وصل می کند که روزی صدبار به عکس تو نگاه میکنم و برایت مینویسم سلام؟ 

چه چیزی مرا از تو دور می کند که سلام ها ارسال نمی شوند و اشک ها میریزند؟ 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مهر ۹۴ ، ۱۲:۴۱
بیدمجنون ام
زندگی مرده قطعا. وگرنه که این همه کابوس نداشت . وگرنه که بوی گندش از دماغامون بیرون میرفت ، حتی شده برا یه لحظه. حکما مرده که انقد زشت و سیاهه. نکبت از سر و روش می باره. مرده و روحش دست از سرمون بر نمی داره شباتو خواب دارمون می زنه روز تو سایه ها قایم میشه دنبالمون میاد که گریمون بندازه هر جا خندیدیم برامون خط و نشون بکشه خنده ها رو برداره و قایم کنه لبخندارو بدزده دلخوشیا روبشکونه
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۹۴ ، ۲۳:۳۱
بیدمجنون ام
من آدم تعلق نداشتنم . آدم غریبگی کردن . آدم همیشه تنهایی و حرف نزدن. آدم حرف مشترک نداشتن با هیچ کس. آدم فرار کردن. آدم نشستن روی لبه ی صندلی. آدم همیشه چمدان بسته. آدم آماده برای خداحافطی آدم تنها تنها تنها ...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۹۴ ، ۱۳:۴۴
بیدمجنون ام
باید فرار کنم از این آدم های قراردادی مزخرف آدم های تکراری خسته کننده دندانه دار
باید فرار کنم .........
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ شهریور ۹۴ ، ۰۰:۴۰
بیدمجنون ام
تابستون داره تموم میشه. احتمالا باید خوشحال باشم که بد ترین تابستون همه عمرم داره تموم میشه
دارم زبان میخونم و احتمالا دستام برای طراحی کردن فلج شدن :(
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۹۴ ، ۰۰:۵۹
بیدمجنون ام

فردا، چه روز عجیبی میتونه باشه 

روز آفتابی امیدوار شدن و از سر گرفتن و خنده

روز گرم معمولی بی تفاوت و یک نه سربالا شنیدن

روز دم کرده ی جهنمی سقوط از همه ی پله های دنیا



تو کنار باش دستامو بگیر نذار فردا جهنمی بشه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۴ ، ۰۱:۵۱
بیدمجنون ام